الینا گلیالینا گلی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

الینا دنیای مامان و بابا

یه شیطونی تازه....

من دیروز یه شیطونی تازه یاد گرفتم و کلی مامان و بابا رو خندوندم .جدیدا یاد گرفتم که قندای تو قندون رو بریزم رو زمین و میوه های تو میوه خوری رو رو میز ولو کنم و گوشی بابام و بردارم ووو.....از این کارای بد  قسمت جالبش اینه که اگه کسی دعوام کنه یا با صدای بلند صدام کنه پشتم رو می کنم طرفشو انگار نه انگار که می شنوم. دیروز برای چندمین بار رفتم که در قندون رو باز کنم و ...اینجا بود که بابا از جاش بلند شد و اومد که بیاد طرفم که منم با سرعت برق و باد در قندون رو انداختم و با سرعت1000 کیلومتر دویدم سمت در خونه که از دست بابایی فرار کنم.مامان که داشت غش غش می خندید  چشای گرد بابا مواجه شد و یواش و با خنده گفت :وای مامان الینا این چه کار...
2 آذر 1392

متن های تبریک از طرف خاله زهرا جون و عمه فاطمه جون برای تولدم

سلام به خاله جون و عمه جون مهربونم که به من خیلی لطف داشتید و برام پیام تبریک فرستادین.برای جبران محبتتون و اینکه وقتی بزرگ هم شدم یادم بمونه، متنهای زیباتون رو می زارم تو وبم. 1 آذر قشنگترین و پر خاطره ترین روز زندگی من است این روز،عزیزترین روز سال من است.چرا که زیباترین گل تنهاییم شگفت.عزیزم،الینا گلی خاله، چشم گشودنت مبارک. دوست دارم (خاله زهرا خانم)  شاخه گلی سرخ به سویتان فرستاده و بر تک تک گلبرگهای آن می نویسم صمیمانه ترین تبریک مرا برای تولد نوگل زیبای زندگیتان از من پذیرا باشید... از طرف عمه فاطمه  عمه جون یه پیام هم به گوشی بابا فرستاده بودی اونم میزارم زیباترین ترانه زمینی آهنگ تپش قلب فرشته ای آسمانی است،س...
2 آذر 1392
1